Monday, June 27, 2005

این 5 نفر

از دیشب تصمیم داشتم که امروز باز هم درباره ارتباط کتابخانه و نشریات بنویسم ولی چیزی که دیدم مهم‌تر از بحث فرهنگ و سیاست و... بود.
کوچه‌ای در خیابان ما هست که تقریبا تمام کرمانشاهی‌ها می‌شناسندش. یک بیمارستان به اسم پرندیان و هنرستانی به نام فدک و وجود خانقاه و کوچه‌های باریک و متعددی که میان‌بر چند خیابان است باعث شهرت این کوچه شده. صبح که از همین کوچه رد می‌شدم جلوی در هنرستان یک مرد و زن و سه بچه با وضع فلاکت بار نشسته بودند. توجه نکردم و رد شدم. همین چند دقیقه‌ پیش هم از این کوچه عبور می‌کردم که دیدم چند زن پارچ آب و میوه برای کو‌چه‌نشینان می‌برند. از کنارشان رد شدم و از حرفهای زنان آن محل متوجه شدم این خانواده در این شهر غریبند و برای رفتن به دکتر آمده‌اند حالا پول کمی که همراه داشتند تمام شده و شناسنامه‌هایشان در مسافرخانه گرو است و سه شب است که در مقابل هنرستان فدک می‌خوابند. نه پول برگشت دارند و نه پول ماندن.
رفتم روزنامه خریدم ولی همه‌ی حواسم پی این بود که راه حل در راه مانده را از کجا باید پیدا کرد؛ می‌دانستم که خمس و زکات را به دست حاکم شهر و روحانیون مورد اعتماد می‌دهند.
سلام و علیک و ... و گفتم:« شما چرا به خانه‌ی حاج آقا ن... مراجعه نمی‌کنید؟ خمس و زکات مردم دست ایشان است و بزرگ شهر هستند...»
که فهمیدم دیروز مراجعه کرده و حاج آقا حرف‌هایش را باور نکرده. شاید اگر کس دیگری هم بود باور نمی‌کرد ولی خانه‌های این محل که می‌دانند این خانواده سه شب در این کوچه خوابیده‌اند و روز به روز وضعشان بدتر می‌شود... شاید تحقیقات محلی لازم بوده... نمی دانم...
فقط می‌دانم که یک خانواده بدبخت و بیچاره در کوچه مانده‌اند و هیچ کمکی از من بر نمی‌آید غیر از خبر دادن به چند نفر از بازاریان آشنا که همیشه دستی در راه خدا دارند تا لااقل امشب این خانواده در کوچه نخوابند و همین کار را انجام دادم، گفتند که تا شب به سراغشان می‌رویم.
قصدم تعریف کردن موضوعی نیست که برای همه ملت ایران از سریال‌های تلویزیون هم تکراری‌تر شده، باید می‌نوشتم تا دردی که چند لحظه دیدنش صدها چرا را برایم تکرار کرد از ذهنم بیرون رود.
و این خانواده 5 نفری هنوز هم در آن کوچه هستند تا شب.
..........
طرحی برای ترقی و پیشرفت در وبلاگستان از ساده‌تر از آب:
آقای حکیمی خواسته‌اند که دوستان( تمام کسانی که وبلاگهای چند خواننده‌ای دارند. یعنی به جز خودشان چندنفر دیگر هم وبلاگشان را می‌خواند) وبلاگهایی رو که روزانه بهشان برخورد می‌کنند، یا مرتباً می‌خوانند و معتقدند به عنوان یک وبلاگ مثبت و موثر در وبلاگستان می‌تواند شناخته شود ولی خواننده کم دارد را به ایشان معرفی ‌کنند، و ایشان هم در یک صفحه‌ی اختصاصی به ترتیب شروع به نقل مطالب آنها خواهند کرد ( به‌صورت اتوماتیک و استفاده ازrss ) ... ادامه‌ی مطلب

نوشته‌هاي خوانندگان 4:

نوشته شده در تاريخ7:23 PMتوسط Anonymous Anonymous

عزيزم... اگه اشتباهي شده مارو ببخش... .

 
نوشته شده در تاريخ8:28 PMتوسط Anonymous Anonymous

سلام.متاسفانه چون جیبهای ماها همیشه سرشار از تهی هست کار زیادی در این موارد از دستمان بر نمیاد.

 
نوشته شده در تاريخ10:08 PMتوسط Anonymous Anonymous

جالبه که این حاج آقاها ادعاشون هم میشه و فکر می کنند از خودشون با ایمان تر وجود نداره!!
بحث باور کردن نیست.اگه واقعن کسی خَیِر باشه،به همه کمک می کنه.خب لابد آدم نیاز داره که رفته پیشش!!...چی بگه آدم!

 
نوشته شده در تاريخ1:22 PMتوسط Anonymous Anonymous

in padide dar jame ma chiz taze nist.vali didanesh dardavare....adam be chand nafar mitone komak kone? bish az had tavan nemishe..ina masoliathaist ke dolat bayad oohde dareshoon bashe na mardoom ke yeki bayad be khod ma komak kone..ghasdam in nist ke komak shakhsi kar dorosti nist ke hame mardom iran inkaro anjam midan..migam chera dar hikomati ke adl ali minamanash bayad shahede in sahnehaye dardnak bashim???

 

Post a Comment

برگرد به صفحه اصلي