چند نوع خط؟
با خواندن رمان و داستان کوتاه و شعر خیلی از مطالب رو غیر مستقیم یاد میگیرم، مثل خوردن دارو با غذا!، ولی میدونم که برای بیشتر دانستن باید مطالعهی کتابهای غیر ادبی و داستانی رو شروع کنم.
کتاب جدیدی که می خوانم بخشی داره به اسم " سیر تحول کتابخانههای ایران" که از تحول خط در قدیم شروع کرده و به کتاب و اسناد و کتابخانه رسیده. خیلی تعجب کردم از دیدن این مطلبی که پائین نوشتم. مخصوصن خط « ویش دبیریه» که مثل نت موسیقی بوده و برای نوشتن تعبیر خواب و صدای پرندگان هم کاربرد داشته. ای کاش الان هم بود... شاید محدود بودن این خط به افراد خاص باعث نابودیاش شده.
چه نامهای زیبایی هم دارند فقط موقع خواندن باید صدای دکتر کزازی رو به یاد بیاری تا بدونی تلفظ درست چیه!
کتاب جدیدی که می خوانم بخشی داره به اسم " سیر تحول کتابخانههای ایران" که از تحول خط در قدیم شروع کرده و به کتاب و اسناد و کتابخانه رسیده. خیلی تعجب کردم از دیدن این مطلبی که پائین نوشتم. مخصوصن خط « ویش دبیریه» که مثل نت موسیقی بوده و برای نوشتن تعبیر خواب و صدای پرندگان هم کاربرد داشته. ای کاش الان هم بود... شاید محدود بودن این خط به افراد خاص باعث نابودیاش شده.
چه نامهای زیبایی هم دارند فقط موقع خواندن باید صدای دکتر کزازی رو به یاد بیاری تا بدونی تلفظ درست چیه!
« در ایران باستان رایجترین خط، خط میخی بودکه منشا آن را به سومریها و بابلیها نسبت میدهند. پس از خط میخی مادی یا هخامنشی باید از خط دین دبیریه یا خط دینی نام برد. "ابن ندیم" در " الفهرست" و به نقل قول از " ابن مقفع فارسی( روزبه فارسی) مینویسد که ایرانیان هفت نوع خط داشتند:
1. « دیم دبیریه» که اوستا را با آن مینوشتند؛
2. « ویش دبیریه» که با آن اصوات و آهنگها و اشارت و علایم صورت و تعبیر خواب را ثبت میکردند و به جای نت موسیقی به کار میرفت و حتی میتوانستند با آن نوای آبشار و نغمهی پرندگان را ضبط کنند؛
3. « گشنگ دبیریه» که با آن عهدنامه و نامهها و رموز را بر انگشتریها و سکهها مینوشتند؛
4. « پاره گشنگ» یا« نیم گشنگ» که 28 حرف داشت و طب و فلسفه را با آن مینوشتد؛
5. « شاه دبیریه» که اختصاص به پادشاهان داشت؛
6. « راز سهریه» که پادشاهان نامههایی را که برای پادشاهان ملل دیگر مینوشتند با این خط بودهاشت؛
7. « راس سهریه» این خط نقطه دار بود و برای بیان مطالب منطقی و فلسفی به کار میرفت و 24 حرف داشت.
جز این هفت خط چهار خط دیگر نیز در ایران باستان رایج بود که عبارتند از: هزوارش، پیرآموز یا فیرآموز، خط مانوی و خط پارتی یا اشکانی.
در ایران باستان مواد و رسانههایی که برای ثبت و ضبط به کار میرفت عبارت بودند از: سنگ، الواح گلی، الواح زرین و سیمین، پوست دباغی شدهی گاو و توز که از پوست درخت خدنگ یا توز ساخته میشد که در واقع نوعی کاغذ نرم و مقاوم بود.»
پ.ن: این اصلاح " هفت خط" فکر کنم از همان موقع باب شده. به معنای کسی که هر هفت نوع خط را میتونسته بنویسه و بخونه و خیلی زیرک بوده.
نوشتههاي خوانندگان 14:
سلام.خیلی جالب بود.یک نوع خط دیگه هم هست که هنوز اختراع نشده و اون خطیه که نوشته نمیشه ولی خوانده میشه!! (توسط قلب آدما خوانده میشه).
من همين فارسی دری خودمان را هم بد خط مينويسم.پس ببين چه پيشرفتی رخ داده در اين سالها !!ا
نه بابا... مثل اينكه زياد كتاب ميخوني... تا حالا اين و نميدونستم... اما حالا يه چيزايي از خط ميدونم... بابت همه اطلاعات ممنون عزيز... .
سلام مهربون ... وبلاگ زیبای داری از اینکه با وبلاگت اشنا شدم خوشبخم نوشتهات جالب و قشنگ بود ... من هم به روز هستم خوشحال می شم یه سری به وبلاگ من بزنی ... بی صبرانه منتظر حضور گرمت هستم ... موفق و سر بلند باشی
سلام.الان فارسی که ما استفاده می کنیم دقیقا نصفش عربیه.بعد از زمان سامانیان توجه به فارسی خیلی کم شد و حکام برای خود شیرینی پیش خلیفه بغداد از عربی و فرهنگ اونها استفاده میکردندو مستوفیان دربار هم باید برای نشان دادن سواد خودشان بیشتر از عربی استفاده می کردن.طوری که الان هم این رسم به جا مانده.
دوست عزیزی که وبلاگ منو پینگ می زنی.خواهش می کنم از لطفت صرفه نظر کن. ممنون
سلام.پیغامت رو از رسول گرفتم لطف کردین ممنونم.سعی میکنم حتما بیام.راستی منظورت از این پیغامی که نوشتی چیه؟
ميناي عزيز، ۷ خط داستان ديگري داره که من شنيدم و بيشتر فکر مي کنم موثق باشه!
يک جام هاي شرابي بوده که ۷ تا خط داشته و کسي که تا خط هفتم شراب مي ريخته و مي خورده رو مي گفتند در اصطلاح ۷ خطه يا ۷ خط يعني از کاري عبايي نداره.
milad (amshaspand)
ابا البته!
ممنون از توضیحت جناب امشاسپند. خط چه تعبیرهایی داره. نمی دونستم. مهین جون حضورا برات توضیح می دم اینجا خیلی مفصل می شه
مینا عزیز برای تهیه خامه ننوشته بودی که منظورت چه نوع خامه ای است اگر می خواهی خامه بصورت ایران بشود یعنی فقط سفید رنگ و مقداری شیرین باشد کافی است خامه مایع را با ماشین هم زن آشپزخانه بزنی و بعد از اینکه خامه آماده شد پودر قند را با دست با احتیاط کامل و بسیار ملایم مخلوط کنی (پودر قند در نروژ به نام ملیس خوانده می شود . واقعا پودر است مثل آرد بسیار نرم است)
فقط برای درست کردن خامه باید یک نکته را در نظر داشته باشی و اون اینکه خامه مایع را فقط تا زمانی بزنی (بهم بزنی) که سفت شود و اگر زیاد تر از حدلازم زده بشه خامه تبدیل می شه به یک چیزی شبیه به کره و دیگر خامه نیست.
پس یادت باشه خمه رو فقط تا آن اندازه بزن که سفت شود و بیشتر از این اون زیاد بهم نزن.
البته برای تزئین می تونی از میوه جاتی مثل توت فرنگی یا انگور یا موز وحتی شکلات خورد شده هم روی اون استفاده کنی مخصوصا می تونی بجای پدر قند در خامه مقداری شکلات قهوه ای رو خورد کنی و روی اون بپاشی هم خشکل می شه و هم خیلی خوشمزه.
امیدوارم که این دستور تهیه کافی باشه.
آشپزباشی
خُسن آقا
والله ما تو همین یه خطش هم موندیم!اون قدیما چجوری با 7 خط می نوشتن!؟
...مینا جون از حالا تولد وبلاگت مبارک و ممنون که جای منو خالی میکنین.بعدشم اگه عکس گرفتین خوشحال میشم که برام بفرستی.راستی وبلاگت چند ساله میشه؟...بابا پیشکسوت!..برم به آرشیوت یه سر بزنم.فکر کنم بفهمم چند ساله میشی.می بوسمت عزیزم.
اِ پس آرشیوت کو؟؟؟
به به...اینجا چه بوی کیکی میاد!من که حتما میام.البته باید از یکی از دوستام اجازه بگیرم.باید با چند تا از شخصیت های مملکتی هم هماهنگی کنم.راستی کادوی تولد هم باید بیاریم؟
Post a Comment
برگرد به صفحه اصلي