خاله سوسکه و آقا موشه به روایت چت
خاله سوسکه و آقا موشه 4 ماه بود که با هم دوست بودن. خاله سوسکه خیلی خوب بود، آقا موشه هم خوب بود.خاله سوسکه فکر میکرد که آقا موشه خیلی عاقل و باهوشه.
یه روز که داشتن با یاهو مسنجر چت می کردن آقا موشه یه imviroment که بارون قلب بود رو فعال کرد.
به خاله سوسکه گفت:« خاله سوسکه میشه ctrl+g رو با هم بگیری؟ من دستم بنده نمیتونم»
خاله سوسکه ctrl+g رو گرفت و یه هو یه صدای ماچ محکم و یه لب گنده قرمزی توی صفحه معلوم شد.
خاله سوسکه عصبانی شد که آقا موشه کلک زده. به آقا موشه گفت:« ناراحت شدم. اصلا ازت انتظار این کارهای بچهگانه رو نداشتم...»
آقا موشه خندید و گفت:« ولی من خوشحالم، چون فهمیدم تو تا حالا با هیچکس اینطور رابطهای نداشتی، چون بدون حرف ctrl+g رو فشار دادی، من به دوستی با تو افتخار میکنم!»
یه روز که داشتن با یاهو مسنجر چت می کردن آقا موشه یه imviroment که بارون قلب بود رو فعال کرد.
به خاله سوسکه گفت:« خاله سوسکه میشه ctrl+g رو با هم بگیری؟ من دستم بنده نمیتونم»
خاله سوسکه ctrl+g رو گرفت و یه هو یه صدای ماچ محکم و یه لب گنده قرمزی توی صفحه معلوم شد.
خاله سوسکه عصبانی شد که آقا موشه کلک زده. به آقا موشه گفت:« ناراحت شدم. اصلا ازت انتظار این کارهای بچهگانه رو نداشتم...»
آقا موشه خندید و گفت:« ولی من خوشحالم، چون فهمیدم تو تا حالا با هیچکس اینطور رابطهای نداشتی، چون بدون حرف ctrl+g رو فشار دادی، من به دوستی با تو افتخار میکنم!»
نوشتههاي خوانندگان 11:
خبرچين به اين پشت شما لينک داد . موفق باشيد
سلام، از خبرچین آمدم اینجا و کلی هم خندیدم با اجازه لینک شما را اضافه میکنم. اسد
خیلی باحال بود... .
چه چت با حالی بود... ایول بابا... .
آقا موشه هم آقا موشه ی قدیم!...ولی راست گفتی ها.فکر کنم برای 10-20 سال دیگه قصه خاله سوسکه اینجوری برای بچه ها تعریف بشه!بیخود نیست که.عصر عصرِِ تکنولوژی و فن آوریه :))
از آقا موشه خوش ام نيومد. خيلي سنتي فکر مي کنه :-D
اگه بگم که اون آقا موشه یه آقای 28 ساله و وکیل بوده کی باور می کنه؟ از اون جالتر این که واقعا همین حرفها رو هم زده
دمت گرم کلی خندوندی مون
kheili khoshalam ke zanjan boodi
chetoori shod ke raftid zanjan
unja famil darid?
rasti man modatiye ke kish zendegi mikonam
kholase dorod bar to
سلام اگه چند وقتی نیومدم بلاگت سر بزنم ببخش آخه چند وقتی بود که کم می اومدم و بلاگ می خوندم.
عجب ... عجب ...
Post a Comment
برگرد به صفحه اصلي