Thursday, May 12, 2005

طلبکاری بدهکار

من خیلی مطالب را نمی‌دانستم و نمی‌دانستم که نمی‌دانم.
هیچ‌کس نگفته بود و در هیچ کتابی نخوانده بودم که گذشته‌ام چه بوده.
از کجا آمده‌ام و قرار است چه کنم و کجا بروم.
من طلبکارم
از کتاب‌های مدرسه‌ام که فرصت آموختن را از من گرفتند.
از معلم‌هایم که مطالب همان کتاب‌ها را انتقال دادند.
از والدینم چون فرصتی برای بیان نداشتند.
از دانشگاهم و سیستم آموزشی‌اش برای همه درس‌هایی که به من نیاموختند.
و بیشتر
از خودم
برای شکنجه دادن، خفه کردن، سوزاندن و تباه کردن تمام فرصت‌هایم برای جبران نادانسته‌ها و درک نکردن کمبودها.
وقتی امروز در جواب سوال استادی که پرسید:« چرا به فرهنگ بومی و کردی چیزی اضافه نمی‌کنید؟» گفتم:« چرا باید به فرهنگی که اطلاعی از آن ندارم چیزی اضافه کنم» همه‌ی نگاه‌ها برگشت.
توضیح دادم:« در کدام کتاب درسی به من گفته بودند که به جز هگمتانه شهری در تمدن ماد بوده؟ کدام کتاب ادبیات در دوره تحصیلم حتی یک بیت شعر کردی داشته؟ نه والدینم وقتی برای آموختنم داشتند ونه من معلم و کتابی برای تشنه شدن و به دنبال آموختن این مطالب رفتن.»
و حقیقت همین بود.
........
چند خط هم در روزنگار بلوط نوشتم.

نوشته‌هاي خوانندگان 8:

نوشته شده در تاريخ10:27 PMتوسط Blogger rahimzadeh

با سلام
کردهای جهان در چهار مملکت هستند که با هم رابطه چندانی ندارند کردهای ایران هم در چهار استان پخش شده اند وهیچ رابطهای با هم ندارند و کردهای کرمانشاه هم به سبب داشتن دیدگاهای مختلف در جهان شهره هستند و حتی در کتابی خواندم که کرمانشاه را هندوستان ایران می گویند
چه کسنی باعث این همه جدایی شده اند و چرا

 
نوشته شده در تاريخ3:24 AMتوسط Anonymous Anonymous

Rebuild yadetan rafteh bood

 
نوشته شده در تاريخ4:29 PMتوسط Anonymous Anonymous

اين يه واقعيتِ تلخه: گذشته ي نامعلومِ همه ي ما. شايد دليلِ اصلي ش هم اينه که ما واقعا گذشته ي قابلِ ذکري نداشتيم. کدوم از ما هست که بتونه به گذشته ش افتخار کنه؟ ببينم واقعا غير از چند نفري که سده ي چهارم و پنجم بوده ن، چه کارِ مثبتي شده توي اين «تاريخِ پر افتخار»؟
چرا کسي توي تاريخ ننوشت که وقتي «آمريکايي هاي وحشي» توي غرب جلوي کوره هاي آهن سوختن تا آينده ي بشر رو رقم بزنن، پدربزرگ و مادر بزرگ هاي من و شما کجا بودن؟ توي قهوه خونه؟ «کدامين فرزند را دليلي براي سر افکنده بودن از پدر-و-مادرش نيست؟»
شرمنده هستيم همه ي ما -و بايد هم باشيم. حالا هي جار بزنيم و گلوي خودمون رو پاره کنيم. کدوم گذشته ؟ کدوم افتخار؟ «اينان را چيزي ست كه بدان مي بالند. چه مي نامند آن مايه ي به خود باليدن را؟ «فرهنگ» مي نامندش و همان است كه ايشان را از بزچرانان برتر مي نشاند»
(نقلِ قول ها از نيچه بود)

 
نوشته شده در تاريخ7:06 PMتوسط Anonymous Anonymous

با تشکر از همه. درست فرمودید کرمانشاه را هند ایران می گن. از دست ارشادی ها هم نگو که خون به دل ما کردند تا رفتیم و برگشتیم ( کارت دعوتم کارت ورودی نداشت ولی با کمک دبیر علمی همایش زفتم داخل). ریبویلد هم زده بودم اون هم دوبار... همیشه غصه ام این بود که مطلب ندارم حالا نگرانی ام اینه که این همه مطلب رو چطور بنویسم تا بهترین تاثیر رو داشته باشه.کمک پلیز

 
نوشته شده در تاريخ11:27 AMتوسط Anonymous Anonymous

khoobeh,inghadr midoonin ke ezhare nazar konin.man va khili haye dige hichchch nemidoonim.in ghesmati az vazifeye weblog nevisha nist?yadame ye bar sadjad khan neveshte bood ta key roozmereh minvisin??hade aghal oonaaee ke matlab peyda mikonan lotfan link bezaram.mamnoon az hame.

 
نوشته شده در تاريخ1:16 AMتوسط Anonymous Anonymous

y.. che jaleb man fekr mikardam shoma ye dokhtar torshideye roo dast moonde hastin.... Y .. che jaleb alan fahmidam ye dastmal kaghazi torshide hasti .... :D :D
beband dare webloge maskharet o
ye ede bichare dare dehati jam shodan kenar ham
ah ah ah
vaghean liaghat bye ham nadari

 
نوشته شده در تاريخ1:19 AMتوسط Anonymous Anonymous

دقيقن همينی که می گين. البته زياد نمی شه روی حرف های من حساب کرد، چون ما ايرانی ها هميشه تقصير خودمون رو نديد می گيريم، ولی، منم خيلی وقتا همينو می گم. وقتی که می پرسن چرا فلان کار رو می کنی، اين با فرهنگ ما سازگار نيست، می گم کدوم فرهنگ؟ من که چيزی از اين فرهنگ نمی دونم.

 
نوشته شده در تاريخ2:50 AMتوسط Anonymous Anonymous

سلام.ماشالله اینقدر نظر کارشناسی دارید که بهتره من چیزی نگم.راستی فکر میکنم بد نباشه یه سر برم تا پیش جناب استاندار!!باید بگم بعضی از کارمنداشو کمی ادب کنه D:)گرفتید که چی میگم؟

 

Post a Comment

برگرد به صفحه اصلي