باران، پر مرغان نگاهم را شست
وای، باران
باران!
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما،
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ،
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ.
میپرد مرغ نگاهم تا دور
وای، باران،
باران!
پر مرغان نگاهم را شست
" حمید مصدق "
باران!
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما،
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ،
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ.
میپرد مرغ نگاهم تا دور
وای، باران،
باران!
پر مرغان نگاهم را شست
" حمید مصدق "
برگرد به صفحه اصلي