دوست عزیز من
بنویس! چه یک نامه، خاطرات روزانه یا یادداشتی موقع صحبت با تلفن- اما بنویس!
با نوشتن به خدا و به دیگران نزدیکتر میشویم.
اگر میخواهی نقش خودت را در دنیاا بفهمی، بنویس. سعی کن روحت را در نوشتهات بگذاری، حتی اگر هیچکس کارت را نمیخواند- یا بدتر، حتی اگر کسی چیزی را بخواند که نمیخواهی خوانده شود.
همین نوشتن به ما کمک میکند افکارمان را تنظیم کنیم و پیرامونمان را واضحتر ببینیم. یک کاغذ و قلم معجزه میکند، درد را تسکین میدهد، رویاها را تحقق میبخشد و امیدهای از دست رفته را باز میگرداند.
کلمه قدرت است.
" پائولو کوئیلو"
...................................
مشغول کار بودم که داداش بزرگه وارد شد و گفت:« خانم ن... این کتابها رو برات فرستاد.» خانم ن...که در اینترنت به نام ساینا برای من و بقیه وبلاگنویسها پیغام میگذارن از دوستانی است که از طریق وبلاگم با ایشون آشنا شدم و در یکی از ادارات مشغول به کار هستند. سال گذشته دو تا کتاب ناقابل برای ایشون برده بودم و تا امسال فرصت پیش نیامد که دوباره برم و ایشون رو ببینم. یا من فرصت نداشتم یا ایشون پیغامهای من رو ندیدن.
این بود که کتابها رو داده بودن به داداش بزرگه که برای من بیاره. چون بسته بندی شده بود و من فرصت نداشتم که باز کنم تا الان [ 8 شب] سراغ بسته نرفتهبودم. الان که بازش کردم اون متن بالا با یک نامه، کتاب شازده کوچولو با ترجمه احمد شاملو، یک تقویم زیبا و یک روانویس سبز خوشرنگ رو دیدم که علاوه بر کتابها توی بسته بود.
ساینای مهربون خیلی ذوق کردم و واقعا خوشحال شدم. ممنونم
امیدوارم که در اولین فرصت بتونم حضورا تشکر کنم.
با نوشتن به خدا و به دیگران نزدیکتر میشویم.
اگر میخواهی نقش خودت را در دنیاا بفهمی، بنویس. سعی کن روحت را در نوشتهات بگذاری، حتی اگر هیچکس کارت را نمیخواند- یا بدتر، حتی اگر کسی چیزی را بخواند که نمیخواهی خوانده شود.
همین نوشتن به ما کمک میکند افکارمان را تنظیم کنیم و پیرامونمان را واضحتر ببینیم. یک کاغذ و قلم معجزه میکند، درد را تسکین میدهد، رویاها را تحقق میبخشد و امیدهای از دست رفته را باز میگرداند.
کلمه قدرت است.
" پائولو کوئیلو"
...................................
مشغول کار بودم که داداش بزرگه وارد شد و گفت:« خانم ن... این کتابها رو برات فرستاد.» خانم ن...که در اینترنت به نام ساینا برای من و بقیه وبلاگنویسها پیغام میگذارن از دوستانی است که از طریق وبلاگم با ایشون آشنا شدم و در یکی از ادارات مشغول به کار هستند. سال گذشته دو تا کتاب ناقابل برای ایشون برده بودم و تا امسال فرصت پیش نیامد که دوباره برم و ایشون رو ببینم. یا من فرصت نداشتم یا ایشون پیغامهای من رو ندیدن.
این بود که کتابها رو داده بودن به داداش بزرگه که برای من بیاره. چون بسته بندی شده بود و من فرصت نداشتم که باز کنم تا الان [ 8 شب] سراغ بسته نرفتهبودم. الان که بازش کردم اون متن بالا با یک نامه، کتاب شازده کوچولو با ترجمه احمد شاملو، یک تقویم زیبا و یک روانویس سبز خوشرنگ رو دیدم که علاوه بر کتابها توی بسته بود.
ساینای مهربون خیلی ذوق کردم و واقعا خوشحال شدم. ممنونم
امیدوارم که در اولین فرصت بتونم حضورا تشکر کنم.
نوشتههاي خوانندگان 3:
کتاب کادو گرفتن خیلی مزه میده
ketab gereftam kheili hal dare khosh behalet
man ke kheili vaqte ketab nagereftam
قابلي نداشت ميناي گلم اگه تونستي حتما سري بهم بزن خيلي خوشحال ميشم
Post a Comment
برگرد به صفحه اصلي