Thursday, September 08, 2005

خاله سوسکه و آقا موشه به روایت خاله سوسکه‌ی میلیونر

خاله سوسکه منتظر یه ایمیل از آقا موشه بود، آخه آقا موشه رفته بود سفر که کار گیر بیاره و بتونه با خاله سوسک ازدواج کنه واسه همین از خاله سوسکه دور شده بود و نمی‌تونست ببیندش فقط ایمیل می‌فرستاد یا تلفن می‌زد. خاله سوسکه ایمیلش رو باز کرد یه دونه ایمیل داشت ولی از آقا موشه نبود از یه شرکت معتبر خارجی بود با آدرس و شماره تلفن و دفتر لندن و...که نوشته بود خاله سوسکه توی لاتاری برنده شده و یک میلیون دلار برده. خاله سوسکه اولش باور نکرد ولی وقتی دید شماره حساب باید بنویسه تا پول رو براش واریز کنن از خوشحالی شاخک‌هاشو کشید و بال‌هاشو به هم زد و دور اتاق پرواز کرد.
خلاصه شماره حساب رو نوشت و به امید پولدار شدن چشماش رو هم گذاشت ولی "چو پول آید کجا خواب؟" تا صبح با خودش فکر می‌کرد که با این پول چه کارهایی می‌تونه انجام بده. دیگه لازم نبود آقا موشه ازش دور باشه و بره کار کنه و یه ذره پول دربیاره... می‌تونست خونه و ماشین بخره... هرچی دلش بخواد بخره...اوه چه کارهایی که نمی‌شد با این پول کرد...سفر دور دنیا، ویلا، جواهرات و...
صبح که شد رفت سراغ ایمیل‌ش که ببینه پول رو براش واریز کردن یا نه. دید که یه فرم رو باید پر کنه ولی هرکار کرد نتونست. آخر سر رفت بیرون از خونه و توی یه کافی نت فرم رو با 2 هزار تومن پرینت رنگی گرفت. همون‌جا نشست و فرم رو پر کرد و200 تومن داد و اسکن گرفت و به همون ایمیل فرستاد به امید پولدار شدن. تا رسید خونه زنگ زد به آقا موشه که:« موشی جونم برگرد پیشم. پولدار شدیم. خوشبخت شدیم، مثل فرشته‌ها توی نقاشی» آقا موشه هم کار و بار رو رها کرد و آماده برگشتن شد.
چند ساعت بعد خاله سوسکه آماده نوشتن یه ایمیل تشکرآمیز و زیبا برای اون شرکت بود که دید یه ایمیل دیگه براش فرستادن و ازش خواستن هزینه پست قبض رو بپردازه. یه چیزی حدود 3هزار دلار ناقابل. ولی خاله سوسکه که این‌قدرا پول نداشت رفت پیش آقای بقال تا از اون پول بگیره. جریان رو تعریف کرد و از آقای بقال خواست که پول رو بهش قرض بده. آقای بقال سیبیل‌هاش رو تاب داد و گفت:« حیف! حیف که زن آقا موشه شدی وگرنه الان با همین سنگ کیلو له‌ت می‌کردم، یعنی تو نشنیدی که این کار زیر سر کلاهبردارهای آفریقایی‌ِ اگه اون‌ها می‌خواستن یه میلیون دلار به تو جایزه بدن که پول پست براشون چیزی نبود.»
........
پ.ن: این قصه‌‌های خاله سوسکه و آقا موشه واقعی هستند. تعریف‌‌هایی است که از دوستانم می‌‌شنوم ولی کمی عجیب هستند و مناسب قالب داستان. ممنونم از دوستان خوبم.

نوشته‌هاي خوانندگان 19:

نوشته شده در تاريخ6:08 PMتوسط Anonymous Anonymous

خیلی خوب نوشتی البته می تونستی جنبه ی طنزش رو غلیظ تر کنی... ولی کلا خوب بود. راستی بعد از مدت ها توی نظر دادن من شدم اول!

 
نوشته شده در تاريخ6:45 PMتوسط Blogger نسرین

مینا جونی آره این داستان واقعیت داره و چه کلاه هایی سر مردم نرفت باهاش...الان یه چند سالیه توی اروپا اوج گرفته!جالبه بدونی که فقط واسه خارجی های اینجا می فرستن،آخه خیلی ها زبون زیادی بلد نیستن و خیلی زود گول می خورن.به هر حال جالب بود که به روایت خاله سوسکه درش آوردی :)

 
نوشته شده در تاريخ10:17 PMتوسط Anonymous Anonymous

من الان دقیقا تو وسط یک هم چین ماجرایی هستم
اما اینا تو اینگلسین
من نامید نکن
:))

 
نوشته شده در تاريخ11:07 PMتوسط Anonymous Anonymous

نکنه شما برادر خاله سوسکه باشی!؟

 
نوشته شده در تاريخ7:04 AMتوسط Blogger bashar

سلام خاله سوسکه ! وقتی شروع به خواندن کردم خیلی ترسیدم که نکنه خودت از هول حیلم افتاده باشی توی دیگ!حتما میدونی که نه گربه به خاطر رضای خدا موش میگیره نه مایکل لدین به همین منظور دلار خرج میکنه.

 
نوشته شده در تاريخ11:07 AMتوسط Anonymous Anonymous

سلام بابابزرگ خاله سوسکه! ممنون که اینقدر به من اعتماد داری

 
نوشته شده در تاريخ1:10 PMتوسط Anonymous Anonymous

noch noch, khodaiish che aghli daran baziha, az che rahaii ke soe-estefade nemikonan az mardom

 
نوشته شده در تاريخ3:24 PMتوسط Anonymous Anonymous

سلام خانوم خانوما.خوبي؟
چه خبرا؟
آدرس جديدم رو برات ميذارم.

 
نوشته شده در تاريخ5:25 PMتوسط Anonymous Anonymous

این خاله سوسکه نباید به شرکتهای غیر معتبر اعتماد کنه حالا هم اگه 2 ملیون دلار میخواد شماره حساب و پسوردش رو بده ما خودمون میریزیم تو حسابش (از اون دیوا که میخندن)

 
نوشته شده در تاريخ6:58 PMتوسط Anonymous Anonymous

اون دوستی که لطف می کنه و وبلاگ منو پینگ می زنه لطفا یه ایمیل برای من بفرسته. کارش دارم

 
نوشته شده در تاريخ11:31 PMتوسط Anonymous Anonymous

نه. ديگه اونجا نمي نويسم.

 
نوشته شده در تاريخ11:26 AMتوسط Anonymous Anonymous

سلام...
خوبی؟
این رویابافی ها برای پولداری یه شبه رویای خیلی ها شده...
من خودم چند نمونه اش رو دیدم...
به نظر خیلیها دیگه تلاش برای رسیدن به رفاه مالی یه نظریه قدیمی شده!

 
نوشته شده در تاريخ11:58 AMتوسط Anonymous Anonymous

حالا ببینم, شما خاله سوسکه هستید یا آقاموشه؟

 
نوشته شده در تاريخ8:36 PMتوسط Anonymous Anonymous

هر وقت ياد گرفتي «من من» نکني وبلاگ نويس مي‌شی.

 
نوشته شده در تاريخ11:16 PMتوسط Blogger نسرین

اگه بدونم کیه که الکی پینگت می کنه خودم با جفت دستام کله شو می کَنم!!!!!

 
نوشته شده در تاريخ7:53 PMتوسط Anonymous Anonymous

man dar do roz gozashte be internet dastresi nadashtam. alan ham toye ye shahre door toye cofeenet hastam. ki in weblog ro
ping zade
sedaye nasrin ro dar avorde?

 
نوشته شده در تاريخ8:02 PMتوسط Blogger نسرین

کوشی مینایی؟...هنوز مسافرتی؟...راستی این یاروه دیگه بلاگت رو پینگ نمی کنه!:) فکر کنم ترسیده من کله شو بکَنَم :((

 
نوشته شده در تاريخ3:03 PMتوسط Anonymous Anonymous

IDIOT COCKROACHES!!! I'm Wondering how can COCKROACHES BE SUCH AN IDIOT???

 
نوشته شده در تاريخ9:53 PMتوسط Blogger نسرین

رسیدن به خبر خوشگلم...والله این یارو پینگیه (دیگه باید پینگی صداش کرد)انگار مرض پینگ کردن داره!!! من اگه بگیرمش خفه اش می کنم!

 

Post a Comment

برگرد به صفحه اصلي