Tuesday, October 25, 2005

افاده‌هاي بي‌طبق مانده!

مامان خانوم كه مريض شده و افتاده كنار بخاري. من هم روزه و خسته و هلاك افتادم يه طرف ديگه حس حرف زدن هم نداريم چه برسه درست كردن غذا. آخر سر به اين نتيجه رسيديم كه يه ذره سوپ داريم براي مامان با يه بسته گوشت چرخ كرده كباب مختصري براي بقيه‌مون و كلك شام رو بكنيم. دوتايي خوابيديم تا اين كه سه ربع مونده به افطار با زنگ در فهميديم 5 نفر از فاميلها خودشون رو دعوت كردن خونه‌ي ما . من و مامان گيج خواب و بي‌حال رفتيم توي فكر كه چي درست كنيم و رسيديم به تك ماكارون پيچ پيچي. ماكاروني رو داشتم آبكش مي‌كردم كه خانوم مهمان آمد و خواست كمك كنه. تا ديد ماكاروني دارم درست ميكنم صورت‌ش گرفته شد و گفت:‹‹ بچه‌هاي من ماكاروني دوست ندارن! ›› بعد هم نگذاشت كه من چيز ديگه درست كنم رفت و بچه‌هاش رو بلند كرد و رفتن. هرچي هم ما اصرار كرديم كه بمونن فايده نداشت. جالب اينجا بود كه بچه‌ كوچيكه ميگفت:‹‹ مامان بمونيم من ماكاروني دوست دارم!!››
حالا كه يك ساعت از افطار گذشته هنوز داريم مي‌خنديم كه " اگه آدم بي‌خبر بره مهموني و انتظارش هم بالا باشه هيچي گيرش نمي‌اد"
....
پ.ن: مي‌دونم خاله زنكي شد ولي نتيجه‌گيري‌ش كه بد نبود.

نوشته‌هاي خوانندگان 7:

نوشته شده در تاريخ3:56 PMتوسط Anonymous Anonymous

دختر من مات‌ام برده به این مهمون‌تون! عجب!

 
نوشته شده در تاريخ10:16 PMتوسط Blogger نسرین

واقعن که رووو رو برم!همون بهتر که رفتن!

 
نوشته شده در تاريخ2:58 AMتوسط Anonymous Anonymous

عجب مهمونایی!!
بهتر بود خودشونو میفرستادی آشپزی:)))

 
نوشته شده در تاريخ1:34 PMتوسط Blogger Bahman

خاکستر گل سرخ!

می‌دونی، یاد کتاب "پرنده‌ی خارزار" نوشته‌ی کالین مکالو افتادم با این نام!
همین احساس خیلی قشنگی بهم داد.
شاد باشی.

 
نوشته شده در تاريخ6:47 PMتوسط Anonymous Anonymous

اين مهمونه از اين فاميلهاي مثلا نزديك بود.

آقا بهمن براي اولين بار بعد از دو سال و نيم وبلاگ نويسي يك نفر متوجه شد اسم وبلاگم رو از كجا برداشتم. منم خيلي ذوق كردم.

 
نوشته شده در تاريخ9:19 PMتوسط Anonymous Anonymous

سلام مینا جون! نیستی کجایی؟

نماز و روزت قبول باشه. دعا یادت نره.

عجب آدمای عجیب غریبی پیدا میشه& احتمالا انتظار داشته برید از بیرون براشون جوجه کباب بگیرید:D

 
نوشته شده در تاريخ10:34 PMتوسط Anonymous Anonymous

سلام.ببخشید ها ولی این جور مهمانی بهتره سر به تنش نباشه!

 

Post a Comment

برگرد به صفحه اصلي